شب
را دوست دارم
به خاطر تاريکي ،
تاريکي را دوست دارم
به خاطر تنهايي ،
تنهايي را دوست دارم
به خاطر فکر کردن ،
فکر کردن را دوست دارم
به خاطر تو ،
تو را دوست دارم
به خاطر چشمانت ،
چشمانت را دوست دارم
به خاطر قطرات اشکي که مي دانم
بر سر مزارم خواهي ريخت .
آرام ترسكوت كن...صداي
بي تفاوتي هايت آزارم ميدهد
;' '؛،,،؛' '; قلبم را در
'؛،, ,،؛' روشنايي '؛'
امروز تقديمت ميكنم
تا در تاريــــــــــــــكي
فردا فراموشم نكني
فکر تنهایی نباش
تنهایی خودش تنهاست
تنها به فکر کسی باش که بی تو تنهاست
یکی هست تو قلبم که هرشب واسه اون مینویسم و اون خوابه
نمیخوام بدونه واسه اونه که قلب من این همه بی تابه
یه کاغذ یه خودکار دویاره شده همدم این دل دیوونه
یه نامه که خیسه پر از اشکه و کسی بازم اونو نمی خونه
یه روز همینجا توی اتاقم یه دفعه گفت داره میره
چیزی نگفتم آخه نخواستم دلشو غصه بگیره
نشاط انگیز وماتم زایی ای عشق
عجب رسواگر و رسوایی ای عشق
اگر چنگ تو با جانی ستیزد
چنان افتد که هر گز بر نخیزد
خدایا بشکن این آیینه هارا
که من از دیدن ایینه سیرم
مرا روی خوشی از زندگی نیست
ولی از زنده ماندن ناگریزم
